مردی پس از 15 سال از
زندان فرار میکنه .
او مقابل خانه ای
وایمیسته نگاه میکنه
تا بتونه پول و اسلحه
گیر بیاره
ولی در اونجا زن و مرد
جوانی رو در رختخواب
پیدا میکنه .
ابتدا مرد جوان رو به
صندلی طناب پیچ
میکنه
سپس خانم خوشکله
رو به صندلی میبنده و
نزدیک میشه و بوسه
ای به گردنش میزنه و
میره حمام تا دوش
بگیره.
مرد جوان به همسرش
میگه :
گوش کن عزیزم این مرد
از لباسش معلومه که
مدت زیادی رو در زندان
بسر برده و حتما اونجا
هیچ زنی رو ندیده
من دیدم چطور گردن تو
رو ماچ کرد اگه خواست با
تو س-- داشته باشه
مقاومت نکن
اونو راضی کن با اینکه
میدونم برات چندش
آوره !
ببین این زندانی
خیلی باید خطرناک
باشه و اگه عصبانی
بشه جفت مون رو
میکشه.
قوی باش عزیزم و بدون
خیلی دوستت دارم.
همسرش پاسخ میده :
او گردن منو ماچ نکرد!
اون در گوش من گفت
که همجنس گراست و
معتقده که تو خیلی
نازی و از من پرسید که
وازلین داریم و من
گفتم که در حمام
میتونه پیدا کنه .
پس عزیزم قوی باش و
بدون من هم خیلی
دوستت دارم
http://www.roz2pix.rozblog.com/page/link
http://www.roz2pix.rozblog.com/page/link
نظرات شما عزیزان:
ارسال توسط JaVaD
آخرین مطالب